تلاقی موسیقی و هوش مصنوعی دیگر تنها یک خیالی آیندهنگرانه نیست؛ بلکه به واقعیتی جذاب و در حال حرکت سریع تبدیل شده است. با پیشرفت دائمی الگوریتمها، این فناوریها از تحلیل دادهها فاصله گرفته و وارد حوزهی خلق هنری میشوند. این امر منجر به ظهور ابزارهای قدرتمند هوش مصنوعی شده است که قادرند در مراحل مختلف فرآیند خلاقیت، از تولید ملودیها و هارمونیهای نو تا ساخت آثار کامل موسیقایی، به موسیقیدانان کمک کنند.
این مقاله به بررسی پنج پلتفرم برتر هوش مصنوعی میپردازد که در حال حاضر در حوزهی خلق موسیقی گامهای قابل توجهی برداشتهاند. در این تحلیل، قابلیتها، نقاط قوت و تأثیرات احتمالی این ابزارها بر آیندهی هنر صوت بررسی میشود. در حالی که منظره فناوری پیوسته در حال تغییر است و ابزارهای جدید مدام ظاهر میشوند، این پنج نمونه نشاندهندهی برتر بودن هوش مصنوعی در هنر صوت است.
۱. Amper Music: دمکراتیزه کردن دسترسی به هنر تألیف
Amper Music، که متعلق به Shutterstock است، یکی از شرکتهای پیشرو در زمینهی تألیف موسیقی مبتنی بر هوش مصنوعی است. بزرگترین مزیت آن این است که میتواند در سبکها و ژانرهای مختلف، موسیقی بدون حق امتیاز و royalty-free تولید کند. در حالی که برخی سیستمهای هوشمند در زمینهی برنامهنویسی یا تخصص موسیقی نیازمند تلاش و مهارت بالا هستند، Amper رابط کاربری سادهای دارد که کاربران با سطحهای متفاوتی از تجربهی موسیقی میتوانند قطعات حرفهای تولید کنند.
ویژگیها و نقاط قوت:
- رابط کاربری شهودی: Amper دارای یک ویرایشگر بصری است که کاربران میتوانند بر اساس حالت، سرعت، سازها و بخشهای مختلف قطعه، تنظیمات دلخواه را انجام دهند. این رابط کاربری، فرآیند تألیف را بسیار ساده میکند و حتی افراد غیرموسیقیدان نیز میتوانند از آن بهرهمند شوند.
- گزینههای سفارشیسازی: در حالی که Amper الگوهای اولیه را ایجاد میکند، اما کاربران کنترل زیادی بر نتیجه نهایی دارند؛ از جمله تغییر سازبندی، سرعت، کلید و حتی نوتهای ملودی. این انعطافپذیری امکان ساخت موسیقی مناسب با نیازها و ترجیحات خاص را فراهم میآورد.
- مجوز رایگان: یکی دیگر از نقاط قوت بزرگ Amper این است که مجوزهای بدون حق امتیاز ارائه میدهد. این ویژگی برای تولیدکنندگان محتوا، تبلیغکنندگان و فیلمسازان بسیار جذاب است و منبعی مقرونبهصرفه و در دسترس برای موسیقی پروژههایشان است.
- کتابخانه عظیم صدا: Amper با یک آرشیو وسیع از صداهای سازهای با کیفیت بالا و سبکهای مختلف موسیقی همراه است که امکان تنظیم موسیقی در گسترهای وسیع، از قطعات ارکسترال گرفته تا موسیقی الکترونیک، را فراهم میکند.
- تمرکز بر کارایی: Amper برای تولید موسیقی پسزمینه برای ویدئوها، بازیها و چندرسانهایها بسیار مناسب است. توانایی آن در تولید نمرههای موسیقی انعطافپذیر و تأثیرگذار، این ابزار را برای حرفهایهای متنوع مفید ساخته است.
نقاط ضعف:
در حالی که Amper امکانات خوبی دارد، باید نکات منفی آن را نیز در نظر گرفت. الگوریتم آن، گرچه در تولید موسیقی واقعگرایانه بسیار کارآمد است، ممکن است عمق و احساس غنی و سرزندهای یک آهنگساز انسانی را نداشته باشد. علاوه بر این، رویکرد بدون حق امتیاز تضمین میکند که موسیقی تولیدشده حاوی اثر هنری انحصاری شخصی نیست.
2. AIVA (آهنگساز مصنوعی مجازی): هدایت احساسات از طریق الگوریتمها
AIVA که مخفف “آهنگساز مصنوعی مجازی” است، در تولید موسیقی احساسی و سینمایی تخصص دارد. فعالیت اصلی این سیستم تهیه موسیقی برای فیلمها، بازیهای ویدئویی و تولیدات چندرسانهای است. توانایی AIVA در برانگیختن احساسات از طریق موسیقی، آن را به منبعی ارزشمند برای ساخت محتوا تبدیل کرده است که میخواهند تأثیر عاطفی کار خود را حداکثر کنند.
ویژگیها و نقاط قوت:
- تالیف بر پایه احساسات: الگوریتم AIVA برای تولید موسیقیهایی طراحی شده است که احساس خاصی، مانند هیجان، تعلیق یا غم را برمیانگیزند. بنابراین، بهترین ابزار برای ساخت نمرههای ارکسترال و فیلم است که پیام و تصویر را تقویت میکند.
- تمرکز سینمایی: AIVA برای تولید نمرههای اورکستری و سینمایی بر اساس سبکهای آهنگسازان مشهور طراحی شده است. این سیستم، بهترین ابزار برای ساختsoundtrackهای حماسی و دراماتیک است.
- گزینههای سفارشیسازی گسترده: AIVA امکاناتی برای شخصیسازی موسیقی تولید شده دارد، مانند تنظیم سرعت، کلید، سازبندی و حالت موسیقی، تا نتیجه دلخواه حاصل شود.
- تولید نمونههای متنوع: این سیستم توانایی تولید نسخههای مختلف از آثار قبلی را دارد؛ که به کاربران کمک میکند انواع تفسیرها و تنظیمات موسیقی خود را ببینند.
- مالکیت حقوقی: AIVA اجازه میدهد کاربر مالک حقوق آثار تولید شده باشد، و از این طریق میتواند از آنها پول درآورد یا به صورت قانونی از آنها بهرهبرداری کند.
محدودیتهای احتمالی:
در حالی که AIVA در ایجاد احساسات و موسیقی سینمایی قدرتمند است، در تولید انواع دیگر موسیقی ممکن است کمتر مؤثر باشد. تمرکز زیاد بر سبک ارکسترال و سینمایی، انعطافپذیری آن را نسبت به ابزارهای دیگر کاهش میدهد.
اگرچه این ابزار به طور مستقیم در تولید ملودی یا هارمونی فعالیت نمیکند، اما LANDR Mastering اهمیت زیادی دارد زیرا بر شکل نهایی و کیفیت صوتی یک قطعه موسیقی تاثیر میگذارد. این سیستم با استفاده از هوش مصنوعی، فایلهای صوتی را تحلیل و مستر میکند، به طوری که صدای آنها تمیزتر، بلندتر و گوشنوازتر میشود. مرحله مسترینگ بخش حیاتی در فرآیند تولید موسیقی است و LANDR این فرایند را در دسترس قرار میدهد.
ویژگیها و نقاط قوت:
- مسترینگ خودکار: LANDR کار فرآیند مسترینگ را با خودکار کردن مراحل مختلف، مانند اکولایز کردن، کمپرس کردن و محدود کردن، ساده میکند. این امکان را برای موسیقیدانان و تهیهکنندگان فراهم میآورد که بدون نیاز به تخصص فنی یا هزینه زیاد، قطعات خود را مستر کنند.
- مقایسه با قطعات مرجع: کاربر میتواند فایلهای مرجع (کتابخانه صوتی نمونه) را آپلود کند و سیستم بر اساس آن راهنمایی کند. این نوع تطبیق باعث میشود نتیجه نهایی سازگاری بهتر با انتظار صوتی کاربر داشته باشد.
- پلتفرم مبتنی بر ابر: LANDR در بستر اینترنت و فضای ابری قرار دارد، بنابراین هر کسی با هر دستگاه متصل به اینترنت، میتواند از آن استفاده کند و قطعه خود را مستر کند.
- پشتیبانی از فرمتهای مختلف: LANDR قابلیت خروجی در فرمتهایی مانند WAV، MP3 و AAC را دارد، که کاربران را قادر میسازد تا موسیقی خود را بر روی پلتفرمها و دستگاههای مختلف پخش کنند.
- قیمتگذاری اقتصادی: این سرویس چندین برنامه قیمتگذاری متفاوت دارد که به تولیدکنندگان و هنرمندان با بودجههای مختلف امکان استفاده میدهد.
معایب احتمالی:
در حالی که موتور مسترینگ مبتنی بر هوش مصنوعی LANDR اغلب موثر است، اما ممکن است همتراز یک مهندس مسترینگ حرفهای انسان نباشد. در موارد پیچیده صوتی یا در تنظیم فرآیند مسترینگ برای شخصیتهای خاص، هوش مصنوعی ممکن است محدودیتهایی داشته باشد. همچنین، باید توجه داشت که LANDR تنها یک برنامه مسترینگ است و یک قطعه با میکس ضعیف، حتی پس از مسترینگ، ممکن است کیفیت مطلوب نداشته باشد.
3. Google Magenta Studio: مجموعهای از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای موسیقیدانان
Google Magenta Studio مجموعهای از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی است که برای کمک به موسیقیدانان در مراحل مختلف فرآیند خلاقیت طراحی شده است. بر خلاف دیگر پلتفرمهایی که ذکر شد، Magenta Studio به عنوان یک برنامه مستقل نیست بلکه مجموعهای از پلاگینها و نرمافزارهایی است که میتواند به سامانههای تولید موسیقی دیجیتال موجود (DAWs) افزوده شود. انعطافپذیری و امکان درج هوش مصنوعی در روند کاری موسیقیدانان، این ابزار را به گزینهای بسیار تطبیقپذیر و شخصیسازیشده تبدیل کرده است.
ویژگیها و نقاط قوت:
- دامنه ابزارها: Magenta Studio مجموعهای از ابزارهای متنوع را ارائه میدهد، از جمله تولید ملودی، انتقال صوتی، و ساخت الگوهای درام. این گستره، امکان بهرهگیری از هوش مصنوعی برای بخشهای مختلف فرآیند تولید موسیقی را فراهم میکند.
- ادغام با DAWs: پلاگینهای Magenta Studio به راحتی در نرمافزارهای معروف تولید موسیقی مانند Ableton Live و Logic Pro نصب و فعال میشوند. این موضوع، امکان ادغام بیدردسر هوش مصنوعی در روند کاری موجود را فراهم میکند، بدون نیاز به یادگیری نرمافزار جدید.
- متنباز بودن: پروژهی Google Magenta متنباز است، یعنی جامعهی توسعهدهندگان و موسیقیدانان میتوانند در بهبود و توسعهی فناوری مشارکت داشته باشند. این نکته سبب میشود فناوری همیشه در حال بهروزرسانی و توسعه باشد.
- تمرکز بر همکاری خلاقانه: Magenta Studio برای پشتیبانی از فرآیند خلاقیت موسیقیدانان طراحی شده است، نه جایگزینی کامل آنها.
این به معنای آن است که موسیقیدانان میتوانند ابزارهای هوش مصنوعی را در کنار خلاقیتهای شخصی خود به کار گیرند تا قابلیتهای جدیدی در فرآیند خلق موسیقی کشف کنند.
- پروژههای تحقیقاتی و آزمایشی: ابزارهای Magenta Studio در قالب پروژههای تحقیقاتی توسعه یافتهاند و غالباً در مرحله آزمایش قرار دارند. این بدان معناست که ممکن است بعضی ابزارها کمی ناپخته یا نیازمند مهارت فنی برای نصب و راهاندازی باشند. همچنین، اثربخشی آنها بسته به نوع ژانر موسیقی و کاربرد متفاوت است.
محدودیتهای احتمالی:
پلاگینهای ارائه شده توسط Magenta Studio معمولا در مرحله آزمایش هستند و ممکن است به اندازهی برنامههای تجاری یا حرفهای دیگر، کاربرپسند نباشند. به عنوان پروژهای متنباز، کاربران ممکن است نیازمند دانش فنی برای نصب، پیکربندی و بهرهبرداری بهتر از ابزارها باشند. همچنین، میزان تاثیر و کارایی ابزارها بر اساس سبک موسیقی و هدف استفاده متفاوت است.
آیندهی هوش مصنوعی در موسیقی: همکاری، نه جایگزینی
این ابزارهای هوش مصنوعی پیشرفت قابل توجهی در تکنولوژیهای خلق موسیقی به شمار میآیند. در حالی که نگرانیهایی دربارهی جایگزینی موسیقیدانان انسانی وجود دارد، مهم است که این فناوریها را به عنوان همراه و ابزارهای کمکی ببینیم، نه رقبا. هوش مصنوعی میتواند در طول فرآیند خلاقیت، در کنار موسیقیدانان باشد و این اجازه را بدهد که بیشتر بر جنبههای هنری و احساسی تمرکز کنند.
آیندهی هوش مصنوعی در موسیقی، توسعه ابزارهایی هوشمندتر و طبیعیتر است که بتوانند در شیوههای کاری موسیقیدانان ادغام شوند. هر چه الگوریتمها پیشرفتهتر و کارآمدتر شوند، قابلیت تولید موسیقیهای پیچیدهتر و حاوی احساسات عمیقتر بیشتر خواهد شد. اما همواره نقش انسان در هنر موسیقی باقی خواهد ماند. بهترین نرمافزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی آنهایی هستند که به موسیقیدانان کمک میکنند تا با نوآوری و خلاقیتهای منحصربهفرد، آثار تازه و متفاوتی خلق کنند، نه آنهایی که قصد جایگزینی ایشان را دارند.
«الهامبخش الگوریتمی» در حال حاضر حضور دارد و بیوقفه در حال شکل دادن به آیندهی هنر صوت است؛ آیندهای که در آن همکاری انسان و هوش مصنوعی، منجر به تولید آثار هنری غنیتر و نوآورانهتر خواهد شد.